معنی ازاد ساختن، سبکبار کردن، پرداختن بیبندوبار، لوس وننر، بی پایه، بی قاعده، رهاکردن درکردن(گلوله وغیره)، منتفی کردن، برطرف کردن، شل , شل، سست، لق، گشاد، ول، ازاد، بی ربط، هرزه وسست شدن، نرم وازاد شدن، حل کردن، از قید مسئولیت ,, معنی ازاد ساختن، سبکبار کردن، پرداختن بیبندوبار، لوس وننر، بی پایه، بی قاعده، رهاکردن درکردن(گلوله وغیره)، منتفی کردن، برطرف کردن، شل پ شل، سست، لق، گشاد، ول، ازاد، بی ربط، هرزه وسست شدن، نرم وازاد شدن، حل کردن، از قید مسئولیت پ, معنی اxاb sاoتj، sflfاc lcbj، /cbاoتj fdfjbmfاc، gms mjjc، fd /اdi، fd rاubi، ciاlcbj bclcbj(;gmgi mydci)، kjتtd lcbj، fczct lcbj، ag , ag، ssت، gr، ;aاb، mg، اxاb، fd cfz، icxi mssت abj، jck mاxاb abj، pg lcbj، اx rdb ksnmgdت ,, معنی اصطلاح ازاد ساختن، سبکبار کردن، پرداختن بیبندوبار، لوس وننر، بی پایه، بی قاعده، رهاکردن درکردن(گلوله وغیره)، منتفی کردن، برطرف کردن، شل , شل، سست، لق، گشاد، ول، ازاد، بی ربط، هرزه وسست شدن، نرم وازاد شدن، حل کردن، از قید مسئولیت ,, معادل ازاد ساختن، سبکبار کردن، پرداختن بیبندوبار، لوس وننر، بی پایه، بی قاعده، رهاکردن درکردن(گلوله وغیره)، منتفی کردن، برطرف کردن، شل , شل، سست، لق، گشاد، ول، ازاد، بی ربط، هرزه وسست شدن، نرم وازاد شدن، حل کردن، از قید مسئولیت ,, ازاد ساختن، سبکبار کردن، پرداختن بیبندوبار، لوس وننر، بی پایه، بی قاعده، رهاکردن درکردن(گلوله وغیره)، منتفی کردن، برطرف کردن، شل , شل، سست، لق، گشاد، ول، ازاد، بی ربط، هرزه وسست شدن، نرم وازاد شدن، حل کردن، از قید مسئولیت , چی میشه؟, ازاد ساختن، سبکبار کردن، پرداختن بیبندوبار، لوس وننر، بی پایه، بی قاعده، رهاکردن درکردن(گلوله وغیره)، منتفی کردن، برطرف کردن، شل , شل، سست، لق، گشاد، ول، ازاد، بی ربط، هرزه وسست شدن، نرم وازاد شدن، حل کردن، از قید مسئولیت , یعنی چی؟, ازاد ساختن، سبکبار کردن، پرداختن بیبندوبار، لوس وننر، بی پایه، بی قاعده، رهاکردن درکردن(گلوله وغیره)، منتفی کردن، برطرف کردن، شل , شل، سست، لق، گشاد، ول، ازاد، بی ربط، هرزه وسست شدن، نرم وازاد شدن، حل کردن، از قید مسئولیت , synonym, ازاد ساختن، سبکبار کردن، پرداختن بیبندوبار، لوس وننر، بی پایه، بی قاعده، رهاکردن درکردن(گلوله وغیره)، منتفی کردن، برطرف کردن، شل , شل، سست، لق، گشاد، ول، ازاد، بی ربط، هرزه وسست شدن، نرم وازاد شدن، حل کردن، از قید مسئولیت , definition,